دوستی به مزاح می گفت من حالا حالا ها تصمیم مردن ندارم پس چرا باید بیمه عمر داشته باشم؟! این احساس با کمی چرخش، در زندگی بسیاری از ما در جریان است، مایی که فکر می کنیم همیشه ماندنی هستیم و حتما باید مرور زمان و پیری نشانه ای از فرارسیدن زمان مرگمان باشد. ضمن این که به طور قطع ، همه ما با امید و عشق به فردا زندگی می کنیم باید بدانیم که می توانیم با کمی تعمق و آینده نگری، زندگی را برای عزیزانمان پس از خودمان تغییر دهیم.
به نظر می رسد سه عامل، زمینه پیدایش بیمه را در دنیا و تاریخ فراهم آورده است:
اول نفع شخصی و اهمیتی که هر فرد برای منافع خود در نظر می گیرد.
دوم، احساس خیرخواهی و نوع دوستی .
سوم احساس سرنوشت مشترک که می توان از آن به احساس صنفی نیز تعبیر نمود.
ممکن است بپرسید چرا بیمه؟ اما در نظر داشته باشید اختلاف شرایط، امکانات، ویژگی های طبیعی، چگونگی نظام های حاکم بر اجتماعات و استعدادهای افراد، ایجاب می کند که زندگی همه انسانها در یک سطح نباشد و همگی نتوانند از درآمد مساوی برخوردار شوند. از دیرباز، بشر شاهد محرومیت ها و کمبودهای فراوانی بوده، بیکاری، بیماری، نقص عضو و حوادث از جمله مواردی هستند که نیاز به بیمه را هر چه بیشتر بارز و مشخص می کند. در نظر بگیرید شما در زندگی تعهدات گوناگونی دارید.خانه ای که مورگیج آن را می پردازید، فرزندانی که هزینه تحصیل آنان با شماست و خانواده ای که حداقل بخشی از هزینه های آن را متعهدید.
آیا هیچ فکر کرده اید اگر روزی عمرتان به سر آمد، تکلیف آنچه شما در آن شراکت داشته اید چه خواهد شد؟ کسانی که دوستشان دارید بعد از شما چگونه می توانند اداره زندگی را به عهده بگیرند؟ مورگیج شما را چه کسی پرداخت خواهد کرد؟ آیا برای
منزلتان از بانک بیمه ای گرفته اید؟ آیا از بندهای مختلف بیمه تان اطلاع کافی دارید؟ آیا می دانید که چرا باید به جای بیمه مورگیج، بیمه عمر داشته باشید؟ آیا می دانید خانواده شما و به عبارت صحیح تر هر کسی که آینده او برای شما مهم است می تواند با بیمه عمر شما، زندگی آسوده تری داشته باشد؟
آیا می دانید با بیمه عمر می توانید همه آنچه که برایش سالها زحمت کشیده اید را حفظ نمایید؟ آیا می دانید با داشتن بیمه های مختلف، خصوصا بیمه عمر، احساس قدرت و اعتماد به نفس بیشتری دارید؟
متاسفانه در دنیای امروز، ارزشمندترین چیزهای زندگی معمولن دیده نمی شوند و یا لمس نمی گردند، گر چه آن را در دل حس می کنیم. منظور از ارزشمندترین، خانواده است. بیمه عمر گونه ای از ابراز عشق به خانواده بعلاوه توجه به آینده آنهاست.
دلیل اخذ بیمه عمر، قراردادن عزیزانمان در وضعیت مناسب مالی پس از خودمان می باشد. ناگفته نماند که خانمها از اینکه خود صاحب بیمه عمر باشند، نسبت به آقایان علاقه کمتری نشان می دهند، بخصوص خانمهای متاهل و در عوض خانمهای مجرد نسبت به آقایان مجرد علاقه بیشتری به داشتن بیمه عمر دارند که شاید علت فوق میزان تعهد آنها در شرایط گوناگون نسبت به خانواده است.
از طرف دیگر از نظر آماری، خانمهای بیوه ( شوهر از دست داده ) 45 درصد نسبت به داشتن بیمه توجه نشان می دهند و این میزان، پس از گذشت 2 سال از فوت همسرشان، در خانمهای بیوه به 47 درصد و در آقایان بیوه به 33 درصد تبدیل می شود. آنچه مسلم است اینکه پس از فوت همسر، هزینه هایی همچون وام مسکن، وام، هزینه های تدفین و به خاک سپاری، مالیات های عقب افتاده، هزینه های تحصیلی فرزندان و… باقی می ماند که بیمه عمر می تواند آنها را پوشش دهد. شاید بهتر باشد اینگونه عنوان کنیم که
بیمه عمر، وضعیت یک خانواده را از نظر مالی در شرایط با ثباتی قرار می دهد. عزیزانمان را بدون پوشش، تنها نگذاریم.