با آقای سالمندی به گفتگو نشستیم، آمده بود برای زمان فعلی اش یعنی بازنشستگی چاره ای بیاندیشد. این مرد نمونه ای بود از بسیاری از مردانی که با اندیشه های شرقی زندگی می کنند، مردی که هر چه به یاد دارد کار کردن و وقف کردن زندگیش در راه پرورش فرزندان بوده بدون اینکه در آن مقطع به چنین روزهایی فکر کند. فرزندان به ندای طبیعت زندگی، هر یک از خانه پدری می روند و زمانی که پدران و مادران در جستجوی آرامشند، معمولا ثمره زندگیشان ، خود به جستجوی ساختن کلبه دیگری است. در این روزها والدین تنها نیاز به آرامش و تامین مالی دارند. آیا شما به عنوان یک پدر فقط برای آینده فرزندتان تلاش می کنید؟ آیا از خود امروز پرسیده اید که جایتان در کجای چرخش این زندگی است؟ اگر یک پدر هستید تمام امیدتان سربلندی فردای فرزندتان است. امروز بگویید برای سربلندی همان آینده، برای خودتان چه کرده اید؟
سالمندی، مشخصه دورانی از زندگی انسان محسوب میشود كه به قول معروف، فرد بار خود را برده و كار خود را كرده و بالطبع هنگامه فراغت و استراحتش فرا رسیده است. این دوره از زندگی اصولا باید با شیرین كامی همراه باشد، چرا كه سالمند با كولهباری از تجربه به تماشای ثمره زندگی اش مینشیند ، نزد اطرافیان عزت و احترامی شایسته مییابد و میتواند با خاطری آسودهتر از فرصت زندگیش بهره ببرد اما این سیمای دوستداشتنی از دوران سالمندی به دلیل مشكلات بسیاری كه پیش روی فرد سالخورده قرار میگیرد و از برخی نارساییها و معضلات اجتماعی، اقتصادی، روحی و روانی، فرهنگی و … ناشی میشود، غالبا تحقق نمیپذیرد.
به این ترتیب ریشه مشكلات سالمندی نه در ذات آن و اقتضای سالخوردگی و فرتوتی، بلكه در بسترها و شرایطی است كه برای سالمند پدید میآید . اهمیت این شناخت و آگاهی نزد فرد سالمند و اطرافیان هنگامی آشكار میشود كه بدانیم بیش از 70 درصد عوارض سالمندی كه به ظاهر از كهولت سن ناشی میشود قابل پیشگیری و رفع هستند.
معمولا استقلال طلبی فرزندان موجب میشود فرد سالمند در سنین سالمندی كه بیش از هر زمانی به روابط اجتماعی و عاطفی نیاز دارد به تنهایی درونی و بیرونی دچار شود و از این رو نیازهای روانیاش بیپاسخ بماند. تنهایی، سالمندان را به عارضهای به نام آشیانه خالی مبتلا میكند كه طی آن رشته ارتباطات عمیق عاطفی و پیوندهای خونی و نسبی گسسته میشود و فرد سالمند احساس خلا میكند. در چنین وضعیتی، سالمند گمان میكند از نظر خودش و دیگران به پایان خط رسیده و جز انتظار مرگ وظیفهای ندارد.
سالمندی بخشی از زندگی است که بسیاری از ما در حال سپری کردن آن هستیم یا آن را در آینده خواهیم گذراند. سالمندی مساوی با بیماری یا درد نیست و میتوان از جوانی و میانسالی برای دوره سالمندی سالم، برنامهریزی کرد.
نیازهای سالمندان را در تمام جهان میتوان به 3 گروه اصلی تقسیم کرد. گروه اول نیازهای بهداشتی، درمانی هستند که شامل مراقبتهای پزشکی و بهداشتی از سالمندان است. گروه دوم نیازهای اجتماعی، اقتصادی مانند بیمه و حقوق بازنشستگی است که عدم توجه به آنها آرامش روحی، روانی و اجتماعی سالمند را مختل خواهد کرد و گروه سوم نیازهای روانی است.
برای سالمندان، بیماریهای قلبی عروقی در بیشتر کشورهای جهان، مقام اول را دارند و پس از آن سالمندان، بیشتر با انواع سرطانها دست و پنجه نرم میکنند. در برخی از کشورها نیز ناتوانیهای ناشی از حوادثی مانند زمین خوردن درمقام دوم پس از بیماریهای قلبی ، عروقی قرار میگیرند. اما آنچه بسیار مهم به نظر می رسد استقلال مالی سالمندان می باشد. فرد سالمند، در حالی که توان پرداخت هزینه های زندگی از جمله پرستار، دارو و… را داشته باشد، احساس ارزشمند بودن می کند.
آیا شما برای سنین سالمندی تان برنامه ای ریخته اید که از جهت مالی به مشکلی برخورد نکنید؟ آیا فکر میکنید فرزندانتان می توانند از شما نگهداری کرده و نیاز به پرستار برای شما برطرف خواهد شد؟ آیا برای روزهای ناتوانی خود، پس انداز کافی دارید؟
در حال حاضر، دولت سعی می کند تا امکانات شهری و دولتی را دراختیار افراد ناتوان جسمی قرار دهد اما همه شاهد هستیم که افرادی که از این امکانات استفاده می کنند باید واجد شرایط خاصی باشند و با توجه به نرخ تورم و افزایش نرخهای درمانی می توان در نظر گرفت در آینده هر یک از ما نیاز به چه هزینه های گزافی برای مراقبت از خود، در زمان بیماری یا تصادف و یا در دوران کهولت خواهیم داشت. از آنجا که همه ما علاقمند به مستقل بودن از نظر مالی هستیم پس بهتر است نگاهی به بیمه های مراقبت کوتاه مدت و یا بلند مدت بیاندازیم.
بیمه می تواند با شکلها و قالبهای گوناگون، بسته به توانایی تان، تصویری زیبا از امروز و فردا را برایتان ترسیم کند.