سلامتی دارای دو بعد جسمی و روانی است. وجود اختلال در هریک از این دو بعد، فرد را از خط سلامت دور کرده و زندگی او را به مخاطره می اندازد. ارتباط میان این دو بعد نیز تنگاتنگ بوده و اختلال در هر یک سبب ایجاد مشکل در بعد دیگر می گردد.
سلامت روان به معنی توازن در تمام جنبه های زندگی شامل جنبه های اجتماعی، جسمی، روحی، اقتصادی و روانی است. به عبارتی سلامت روان، توانایی فرد برای لذت بردن از زندگی و ایجاد تعادل میان فعالیت های زندگی است. فردی با روان سالم می تواند به درستی به بیان احساسات خود بپردازد و با خواسته های زندگی خود تطابق درستی داشته باشد. رسیدن به این توازن و تطابق در بسیاری موارد یک فرایند اکتسابی است که با آموزش بدست می آید.
تعریف رسمی و یکسانی برای سلامت روان وجود ندارد، تفاوتهای فرهنگی، ارزیابی های فردی و نظریه های تخصصی در این تعریف اثر می گذارند.
سازمان بهداشت جهانی، سلامت روان را اینگونه تعریف می کند: داشتن وضعیتی مناسب که فرد توانایی هایش را باور دارد و می تواند با استرس های معمول زندگی کنار آمده، می تواند بطور مفید و ثمربخش کار کند و سهمی موثر در جامعه اش داشته باشد.
اختلالات روانی نیز متفاوت بوده و طیف وسیعی دارند. برخی از آنها بسیار شایع می باشند مانند افسردگی و اضطراب و برخی نه چندان معمول مانند اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی.
همانطوری که بزرگ می شویم و پا به سن می گذاریم در زندگی خود با تغییرات و استرس های زیادی روبرو می شویم و ممکن است مانند گذشته قوی نباشیم، با بیماری های سختی روبرو شویم، فرزندان بزرگ می شوند و از ما جدا می شوند، شاهد فوت عزیزانمان هستیم، تنها میشویم، شغلمان را از دست می دهیم و بازنشسته می شویم. انطباق با این همه تغییرات، مشکل اما با حفظ سلامت روان قابل انجام می باشد. کلید سازگاری با این همه مشکلات، برنامه ریزی برای تغییرات و تلاش برای حفط تعادل در زندگی است.
همانطوری که آمادگی جسمانی کمک می کند تا بدن ما قوی باشد، آمادگی روانی و ذهنی به ما کمک می کند تا به سلامت روان دست پیدا کنیم .زمانی که ما از نظر روانی سالم هستیم از زندگی و محیط پیرامون خود لذت می بریم.
ما می توانیم خلاق باشیم، یاد بگیریم و چیزهای جدید را تجربه کنیم. اگر تجربه نارحت کننده ای داشته باشیم می توانیم دوباره شروع کنیم و از زندگی لذت ببریم.
بر اساس گزارشات انجمن سلامت روانی کانادا، 20% کانادایی ها یک تجربه شخصی از اختلالات روانی را داشته اند، اختلالات روانی منحصر به سن و طبقه خاصی از نظر تحصیلات، درآمد و فرهنگ نیست. حدود 8% بزرگسالان در کانادا یک افسردگی شدید در مقطعی از زندگی خود را تجربه کرده اند و حدود 1% از اختلال دو قطبی و حدود 1% از اسکیزوفرنی رنج می برند. خودکشی به عنوان نتیجه اختلال روانی، در حدود 24% علت مرگ در 15-24 سالگی و 16% در 25-44 سالگی است. اختلالات روانی حاصل چندین عامل بوده و عوامل ژنتیکی، شخصیتی و محیطی در ایجاد آنها سهیم می باشند.
هزینه ای که صرف بیماری های روانی در کانادا می شود بسیار بالا بوده و تنها در سال 1998 حداقل هشت بیلیون دلار هزینه نگهداری و مراقبت و مرگ زودرس ناشی از آن محاسبه شده است.
بیمه های تکمیلی ، ابتدایی ترین پوششهای مورد نیاز در خصوص دارو ، درمان ، دندان ، چشم و آنچه بیمه بهداشت استانی پوشش نمی دهد نظیر آمبولانس ، ماساژتراپی ، کایروپراکتور ،فیزیوتراپی ، وسایل پزشکی و بیمارستانی ، مشاور روانشناس را در اختیار بیمه شده قرار می دهد این بیمه به شکلهای مختلف فردی و گروهی با تنوع پوشش ، درصد مشارکت جهت فرد بیمه شده قابل اختیار است.
اقتباس: با همکاری مشاور علمی، پزشکی شرکت بیمه Insufin خانم دکتر واحدی (ایمونولوژیست)
http://www.cmha.ca
مطالب این مقالات صرفا در جهت اطلاع رسانی می باشد و به هیچ عنوان جایگزین مشاوره با متخصصین مربوطه نمی شود.